» » » اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلالات دوقطبی 

در اختلالات دوقطبی، خلق (مود) فرد به طور مستمر و غیر عادی خیلی خوب است یا بدون تناسب و بیجا، از حالت خیلی خوب به حالت خیلی بد و افسرده تغییر می کند. 

اختلالات دوقطبی قبلا بیماری مانیک- دپرسیو (manic - depressive illness) یا به طور ساده، مانیک - دیپرشن (manic depression) نامیده می شدند. 

همانطور که تصویر زیر نشان می دهد، اکثر مردم نوسانات خلقی را تا اندازهای قابل قبول تجربه می کنند و در آن سطح راحت هستند که به سطح راحتی comfort level معروف است، اما نوسانات خلقی افراد دوقطبی شدید و ممتد هستند، طوری که از سطح راحتی می گذرند و به نقطه ای می رسند که اجازه نمی دهند فرد عملکرد صحیحی در زمینه های مهم زندگی داشته باشد و از زندگی لذت ببرد. 

توجه داشته باشید که برای درمان اختلال دوقطبی نباید سعی کنید مودها و انرژی های خود را صاف کنید، بلکه باید نوسانات را به دامنه ای بیاورید که برای خودتان و افراد مهم در زندگیتان قابل قبول است. مثل یک موج سوار ماهر، باید سوار امواج شوید، طوری که نه به زیر امواج کشیده شوید و نه این که امواج را به طور کلی از بین ببرید.





برای دیاگنوز اختلالات دوقطبی باید سه تعریف را در نظر گرفت:اپیزود افسردگی عمده ،اپیزود مانیک ، و اپیزود هیپومانیک.
اپیزود افسردگی عمده را در پست های قبلی میتوانید مطالعه کنید ، اکنون به توضیح اپیزود مانیک و هیپومانیک میپردازیم.







اپیزود مانیک
مانیا در یونانی به معنای دیوانگی است و کلمه maniac در انگلیسی یعنی دیوانه.
مشخصه اصلی اپیزود مانیک (manic episode) یک دوره حداقل ۱ هفته ای است که در آن، فرد به طور غیرعادی احساس سرخوشی و خوشحالی می کند، به شدت تحریک پذیر و زودرنج است، یا مود اکسپانسیو (گسترده) دارد.
در طول مود گسترده، فرد به تعاملات میان فردی یا تعاملات سکشوال علاقه بی حد و حصر نشان میدهد یا دوست دارد در هر کاری و در هر پروژه ای شرکت کند (پروژه یعنی فعالیت هدفمند).
این حالت دوستانه، معاشرت جویی، و عدم تبعیض در فرد با حالت همیشگی او تفاوت دارد (یعنی، فرد ذاتا چنین شخصیتی ندارد و این ها رفتارهای معمولی او نبوده اند).
مثلا، در طول اپیزود مانیک، یک فرد معمولا خجالتی ممکن است در یک مکان عمومی با غریبه ها وارد گفتگوی طولانی شود و درباره خصوصی ترین مسایل خود با آنها راحت صحبت کند. اما در بعضی دیگر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، تحریک پذیری یا زودرنجی مود غالب است. همچنین، در طول اپیزود مانیک، خلق مود فرد ممکن است بین سرخوشی غیرعادی و مستمر، و زودرنجی و تحریک پذیری، در نوسان باشد. (خوش اخلاق شدن، معاشرتی شدن، با همه دوستانه برخورد کردن، و پرحرفی، گسترش یافتن، توسعه دادن، افرادexpansive، به طور سمبولیک، شبیه به کسی هستند که دستهایش را باز می کند تا همه اطرافیان خود را در آغوش بگیرد).
همانطو که در جدول معیار های DSM - 5 اپیزود های مانیک میبینید فرد ممکن است یک پروژه را شروع کند بدون آنکه دانش تخصصی یا تعلیمات لازم برای به پایان رساندن آن را داشته باشد.
مثلا ممکن است بخواهد یک ماشین ظرفشویی را وصل کند بدون آنکه کوچکترین چیزی درباره لوله کشی بلد باشد. علاوه بر آن، بعضی افراد، وقتی مانیک هستند، خودبزرگ بینی دارند یعنی بر این باورند که توانایی های خارق العاده دارند یا با چهره های سیاسی یا چهره های هنری سینما و موسیقی روابط ویژه دارند. این باورها ممکن است به مرزهای دیلوژن برسند، به نقطه ای که فرد ممکن است به تعقیب یک فرد مشهور بپردازد و برایش دایما مزاحمت ایجاد کند، زیرا اطمینان دارد که در سرنوشتش نوشته است که با او ازدواج خواهد کرد.

معیارهای 5-DSM برای اپیزود مانیک

برای دیاگنوز شدن اختلال دوقطبی1 ، معیارهای زیر برای یک اپیزود مانیک باید بر آورده شوند. قبل از اپیزود مانیک یا بعد از آن، ممکن است اپیزودهای هیپومانیک یا اپیزودهای اختلال افسردگی عمده روی دهند.
A . حداقل به مدت 1 هفته، در اکثر ساعات روز و تقریبا هر روز، فرد، آشکارا و به شیوه ای غیرعادی و مستمر، روحیه خیلی خوبی دارد، خوش اخلاق و معاشرتی شده است، یا زودرنج و تحریک پذیر است و فعالیت یا انرژی وی به شیوه ای غیرعادی و مستمر زیاد است. (در صورت نیاز به بستری شدن فرد، معیار ”مدت را باید نادیده گرفت).

B . در طول آشفتگی خلقی و افزایش انرژی یا فعالیت، سه سمپتوم (یا بیشتر) از موارد زیر با درجاتی قابل
توجه وجود دارند و نشان دهنده تغییری قابل توجه در رفتار عادی فرد هستند (اگر مود فرد صرفا تحریک پذیری است، باید حداقل ۴ سمپتوم از سمپتوم های زیر وجود داشته باشند):

1) عزت نفس فرد بیش از حد زیاد شده است یا خودبزرگ بینی دارد.
2) نیاز به خواب کاهش یافته است (مثلا، فقط ۳ ساعت می خوابد و احساس می کند خستگیش رفع شده است).
3) معاشرتی تر و خوش صحبت تر از حالت معمول است یا پرحرفی می کند.
4) فرار افکار دارد یا احساس می کند افکار با سرعت زیاد از ذهنش عبور می کنند طوری که فرصت نمی کند آنها را بر زبان بیاورد.
5) حواسش به آسانی پرت می شود (توجهش به آسانی جلب محرک های بیرونی بی اهمیت و بی ربط میشود.) این موضوع را خودش گزارش می دهد یا دیگران مشاهده می کنند.
6) به فعالیتهای هدفمند (پروژه ها) بیش از گذشته می پردازد (فعالیتهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی، یا سکشوال) یا پرتحرکی روانی- حرکتی دارد (یعنی، فعالیتهای بی هدف، بیهوده، و بی معنا دارد).
7) در حد افراط به فعالیتهایی می پردازد که می توانند پیامدهای بسیار ناراحت کننده داشته باشند
(مثلا، به طور لجام گسیخته به خرید می پردازد، رفتارهای جنسی پرخطر در پیش می گیرد، یا سرمایه گذاری های مالی احمقانه میکند)

C . این ناراحتی خلقی به اندازه کافی شدید است که باعث شود در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های

زندگی فرد نابسامانی شدید به وجود آید یا مجبور شوند او را بستری کنند تا نتواند به خودش یا دیگران صدمه بزند، یا بعضی ویژگی های اختلالات سایکوتیک حضور دارند. (هذیان ها و یا توهم ها، مثلا فرد باور دارد که ثروتمند است، یک رسالت مذهبی مخصوص بر عهده دارد، افراد مشهور را می شناسد).


D . این اپیزود مانیک را نمی توان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده (مثلا، مواد سؤمصرفی، داروهای

تجویزی، یا سایر انواع مواد)، یا به یک عارضه پزشکی دیگر، نسبت داد.


توجه: اگر در طول درمان با داروهای آنتیدپرسانت (مثلا، دارودرمانی یا ECT)، یک اپیزود کامل مانيا شروع شود اما بعد از محو تأثیر فیزیولوژیک آن دارودرمانی، به صورت تمام عیار (با همه سمپتوم های لازم) ادامه یابد، این وضعیت شاهد کافی برای این موضوع است که یک اپیزود مانیک (غیر ناشی از داروهای آنتی دپرسانت) وجود دارد و بنابراین، می توان فرد را مبتلا به اختلال دوقطبي 1 اعلام کرد.


نکته: برای این که فرد به اختلال دوقطبی 1 تشخیص داده شود، حضور حداقل یک اپیزود مانیک ضروری است.(معیارهای A تا D )



افراد مانیک به ندرت یک جا بدون حرکت می نشینند، و بعضی از آنها تفکر پرسرعت خود را با صورت ایمیل نوشتن، اس ام اس زدن، شعر گفتن، خطوط در هم بر هم یا طرح دار، با کارهای هنری، همگی بدون وقفه و با سرعتی سرسام آور، نشان می دهند.

در طول اپیزود مانیک، فرد ممکن است به شدت حواس پرت باشد و نتواند جزئیات بی اهمیت در محیط اطراف یا در گفتگوهایش با دیگران را فیلتر کند. یک سمپتوم دیگر اپیزود مانیک برنامه ریزی افراطی برای چندین فعالیت یا شرکت در آنهاست. دانشجویی که چنین سمپتومی دارد ممکن است در ۸ برنامه فوق کلاسی شرکت کند، از جمله در گروه تئاتر، گروه موسیقی، گروه فعالیتهای سیاسی دانشگاه، و علاوه بر همه اینها، نمایندگی دانشجویان را نیز بر عهده بگیرد.
خوش اخلاقی و معاشرتی بودن، خوش بینی غیرمنطقی، خود بزرگ بینی، و قضاوت ضعیف در اپیزود مانیک ممکن است باعث شود فرد بدون پروا به دنبال فعالیت های لذت بخش برود، مثلا بی پروا خرید و ولخرجی کند، یا رفتارهای سکشوآل غیرعادی داشته باشد (به همسرش خیانت کند یا با غریبه های کاملا ناشناس همبستر شود).
این فعالیت ها معمولا به پیامدهای منفی ختم می شوند: فرد قرض بالا می آورد یا بیماریهای مقاربتی می گیرد، از جمله HIV، زیرا رفتارهای جنسی پرخطر داشته است.
افرادی که اپیزود مانیک داشته اند می گویند که در آن زمان احساس می کردند حواس پنجگانه آنها قوی تر شده است (مثلا، بهتر شدن حس بویایی و حس شنوایی).
متأسفانه، در طول اپیزود مانیک، افراد معمولا نمی دانند که حالشان غیرعادی است و ممکن است سال ها در مقابل رفتن نزد روان شناس مقاومت کنند. اپیزود مانیک معمولا به طور ناگهانی شروع می شود، سمپتوم هایش در عرض چند روز به شدت بدتر می شوند، و ممکن است چند هفته تا چند ماه طول بکشند. در مقایسه با اپیزود افسردگی عمده، اپيزود مانیک کوتاه تر است و غیر منتظره تر از آن به پایان می رسد.

اپیزود هییومانیک
آخرین موضوعی که برای دیاگنوز اختلالات دوقطبی باید به آن توجه شود، اپیزود هیپومانیک (hypomanic episode) است که تعداد و نوع سمپتوم های آن مثل تعداد و نوع سمپتوم های اپیزود مانیک هستند.

تفاوت مانیک و هیپومانیک:
تفاوت اپیزود هیپومانیک با اپیزود مانیک چهار چیز است:
1/ اپیزود هیپومانیک از لحاظ مدت کوتاه تر از اپیزود مانیک است (فقط ۴ روز کافی است تافرد مبتلا به اپیزود هیپومانیک اعلام شود).
2/ باعث نقص یا نابسامانی شدید در عملکرد فرد نمی شود.
3/ به بستری شدن نیاز نیست.
4/ سمپتوم های سایکوز اصلا وجود ندارد، در حالی که در اپیزود مانیک ممکن است وجود داشته باشند. در طول اپیزود هیپومانیک، ممکن است افراد با صدای بلند و با سرعت حرف بزنند، اما برخلاف افراد مانیک، قطع کردن حرف آنها امکان پذیر است.
(هیپومانیا یعنی در سطحی زیر سطح مائيا، کمتر از مانیا، با شدتی کمتر از مانیا).


معیارهای 5-DSM برای اپیزود هیپومانیک

A . حداقل به مدت ۴ روز پشت سر هم، در اکثر ساعات روز، و تقریبا هر روز، به طور مشخص و بارز، و به
شیوه ای غیر عادی و مستمر، فرد روحیه بسیار خوبی دارد، خوش اخلاق و معاشرتی است، یا زودرنج و تحریک پذیر است و فعالیت یا انرژی وی به شیوه ای غیرعادی و مستمر زیاد شده است.

B . در طول ناراحتی خلقی و افزایش انرژی یا فعالیت، سه سمپتوم (یا بیشتر) از موارد زیر با درجاتی چشمگیر
وجود دارند و تغییری قابل توجه در رفتار عادی فرد محسوب می شوند (اگر خلق فرد صرفا زودرنجی یا تحریک پذیری است، باید حداقل ۴ سمپتوم از سمپتوم های زیر وجود داشته باشند):
1) عزت نفس فرد بیش از حد زیاد شده است یا خودبزرگ بینی دارد.
2) نیاز به خواب کاهش یافته است (مثلا، فقط ۳ ساعت می خوابد و احساس می کند خستگیش رفع شده است).
3) پرحرف تر و خوش صحبت تر از حالت معمول است یا بسیار تند تند صحبت می کند.
4) از این شاخه به آن شاخه میپرد یا خودش احساس می کند افکار با سرعت زیاد از ذهنش عبور می کنند طوری که فرصت نمی کند آنها را بر زبان بیاورد (فرار افكار).
5) حواسش به آسانی پرت می شود (توجه اش به راحتی جلب محرکهای بیرونی بی اهمیت و بی ربط
می شود). این موضوع را خودش گزارش می دهد یا دیگران مشاهده می کنند.
6) به فعالیتهای هدفمند (پروژه ها) بیش از گذشته می پردازد (فعالیتهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی یا سکشوآل) یا پرتحرکی روانی - فیزیکی دارد (یعنی، فعالیت بی هدف و بی معنا دارد).

7) در حد افراط به فعالیت هایی می پردازد که میتوانندپیامد های بسیار ناراحت کننده (مثلا بطور لجام گسیخته به خرید و ولخرجی میپردازد داشته باشند  رفتارهای جنسی پرخطر در پیش می گیرد، یا سرمایه گذاری های مالی احمقانه می کند). 


C . این دوره با تغییر واضح در عملکرد فرد ارتباط دارد و عملکرد کنونی او با عملکرد عادی وی تفاوت دارد.


D . ناراحتی و اختلال در خلق (مود) و تغییر در عملکرد از سوی دیگران قابل مشاهده است.


E . این دوره به اندازه کافی شدید نیست که بتواند در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی

فرد نابسامانی ایجاد کند، یا به بستری کردن فرد نیازی نیست. اگر خصوصیات سایکوتیک وجود داشته

باشند، این دوره، طبق تعریف، اپیزود مانیک محسوب خواهد شد.

F . این اپیزود به علت اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده نیست (مثلا، موادی که مورد سؤمصرف قرار می گیرند، داروهای تجویزی، یا سایر مواد و داروها). 


توجه: اگر در طول درمان با داروهای آنتی دپرسانت (مثلا، دارودرمانی، ECT) یک اپیزود کامل هیپومانیا شروع شود و تا مدتی بعد از محو تأثیر فیزیولوژیک آن نوع درمان ادامه یابد، این وضعیت شاهد كافي برای این موضوع است که یک اپیزود هیپومانیک (غيرناشی از داروهای آنتی دپرسانت) وجود دارد. با این حال باید احتیاط را رعایت کرد زیرا حضور فقط یک یا دو سمپتوم (مخصوصا، زودرنجی زیاد، عصبیت، یا متلاطم بودن بعد از انجام روش درمانی مورد نظر برای افسردگی) برای اعلام وجود یک اپیزود هیپومانیک کافی نیست، و همچنین، الزاما به معنای وجود یک استعداد ذاتی یا آمادگی فطری برای ابتلا به اختلال دوقطبی نیست. 


توجه: معیارهای A تا F یک "اپیزود هیپومانیک" تشکیل میدهند. اپیزودهای هیپومانیک در اختلال دوقطبی 1 رایج هستند اما برای دیاگنوز اختلال دوقطبی 1 ضروری نیستند.



همانطور که میدانیم 5-DSM برای دقیق تر و مشخص تر شدن اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی، بعضی ویژگیهای خاص را که ممکن است با این اختلالات مرتبط باشند با اسپسیفایرهای مختلف فهرست بندی کرده است. برای توصیف دقیق تر یکی از اختلالات افسردگی یا یکی از اختلالات دوقطبی، می توان از اسپسیفایرها استفاده کرد.

در این اسپسیفایرها ممکن است به مواردی از این قبیل اشاره شده باشد:

شدت سمپتوم ها ،

حضور یا عدم حضور سمپتوم های سایکوتیک (مثل دیلوژنها و هالوسینیشن ها) ،

ملانکولیا (melancholia) (از دست دادن احساس لذت، واکنش نشان ندادن به محرکهای لذت بخش، ناراحتی و غمی که معمولا صبح ها شدیدتر است، صبح زود از خواب بیدار شدن و بشدت احساس گناه و عذاب وجدان کردن کاهش وزن)؛

کاتاتونیا (که ویژگی اصلی آن بی حرکت ماندن فیزیکی است، یعنی، فرد یک ژست خاص می گیرد و مثل مجسمه، ساعت ها در همان ژست باقی می ماند) ،

پرتحرکی بسیار افراطی (حرکات فیزیکی بسیار زیاد) ، پ

شروع حول و حوش زایمان (peripartum onset) (که در حول و حول زایمان ایجاد میشوند.)

و...

تاریخ : 11.10.48
نویسنده : سپیده آجرلو
نظرات : 0
بازدیدها : 6 996

بازدید کننده گرامی ، شما به عضویت سایت در نیامده اید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.