بی اشتهایی عصبی

بی اشتهایی روانی


آنورکسیا نروزا یا بی اشتهایی عصبی، اصطلاح آنورکسیا به بی اشتهایی اشاره دارد، و اصطلاح نروزا نشان میدهد که بی اشتهایی به دلایل هیجانی (احساسی) روی داده است. این نامگذاری به نوعی غلط انداز است زیرا بسیاری از افراد مبتلا به بی اشتهایی روانی اشتها یا علاقه خود به غذا را از دست نمی دهند، بی اشتهایی به ندرت روی می دهد و وقتی روی می دهد، معمولا در مراحل پیشرفته این اختلال است. سمپتوم های اصلیبی اشتهایی روانی یا به طور خلاصه، آنورکسیا، گرسنگی دادن به خود و مقاومت در برابر داشتن وزن عادی و حداقل است.
این اختلال بیشتر در دختران نوجوان دیده می شود، طبق گزارش 5-DSM، سن شروع آن معمولا در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است، اما منابعی مثل کاپلان ۲۰۱۵، بیشترین سن شروع را بین ۱۴ تا ۱۸ سالگی اعلام کرده اند. این اختلال اغلب بعد از یک دوره زندگی پراسترس یا یک دوره رژیم غذایی افراطی آغاز می شود. شیوع این اختلال در زنان تقریبا ۱۰ برابر مردان است.
در سال های اخیر این اختلال در دختران ۸ تا ۱۳ ساله نیز مشاهده شده است.

ویژگی های اصلی آنورکسیا عبارتند از:

(۱) مقاومت در برابر حفظ حداقل وزن؛
(۲) ترس مرضی از چاق شدن؛
(۳) باور غلط درباره اندام، که حتی در لاغری مفرط نیز فرد فکر می کند چاق است.

اغلب تصور می شود که پایین آوردن وزن بدن و لاغرتر شدن یک موفقیت بزرگ، اما افزایش وزن و چاق شدن نتیجه بی ارادگی و کنترل نداشتن بر خود است. حتی زمانی که افراد مبتلا به آنورکسیا اعتراف می کنند که بیش از حد لاغر هستند، باز هم اهمیت مشکلات پزشکی ناشی از این حالت را انکار می کنند و تلاش آنها این است که از میزان چربی در نقاطی از بدن که فکر می کنند <بیش از حد چاق هستند> بکاهند.
برای توصیف اضافه وزن و چاقی باید مفهوم شاخص توده بدنی را توضیح دهیم. شاخص توده بدنی (یا شاخص جرم بدن) یک شاخص ساده نسبت وزن به قد است که برای به دست آوردن آن، وزن بدن به کیلوگرم را بر مربع قد به متر تقسیم می کنند .
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، BMI بیشتر از پا مساوی با ۲۵، اضافه وزن ، و BMI بیشتر از یا مساوی با ۳۰، چاقی است.
برای قضاوت در مورد این که آیا فرد بیش از حد لاغر است یا نه، 5-DSM معیارهای عینی تعیین می کند، اگر وزن بدن کمتر از ۸۵ درصد حد انتظار باشد، گفته می شود که فرد وزنی کمتر از حد استاندارد (کمبود وزن) دارد. همچنین، معیارها بر ترس مرضی از افزایش وزن و تصور غلطی که افراد از اندام خود دارند تمرکز می کنند.

5-DSM بین دو نوع آنورکسیا تفاوت می گذارد که عبارتند از:
بی اشتهایی از نوع محدود (یا آنورکسیا از نوع محدود کننده) که در آن گرسنگی دادن به خود با «تصفیه» (purging) همراه نیست (یعنی فرد خود را به استفراغ نمی اندازد یا از مواد ملین استفاده نمی کند)؛
و آنورکسیا از نوع مکانیسم بینج ایتینگ/ تصفیه که در آن فرد به طور مرتب خود را به استفراغ وا می دارد یا از مواد ملين (مسهل) استفاده می کند تا بتواند بر وزن خود کنترل داشته باشد.


معیارهای 5-DSM برای بی اشتهایی عصبی

A . فرد از خوردن غذای مناسب و در نتیجه، کسب انرژی لازم خودداری می کند و این موضوع به کاهش وزن شديد (از لحاظ سنی، جنسی، مسیر رشدی، و سلامت جسمی) منجر می شود.
منظور از کاهش وزن شدید، (لاغری شدید یا کاهش وزن چشمگیر) این است که وزن فرد بزرگسال از حداقل وزن معمول، یا وزن کودک یا نوجوان از حداقل وزنی که برای سن او انتظار می رود، کمتر است.

B . فرد از افزایش وزن یا چاق شدن به شدت می ترسد، یا به طور دائم رفتارهایی پیش می گیرد که مانع افزایش وزن می شوند، حتی زمانی که کمبود وزن چشمگیر دارد.

C . از وزن بدن یا شکل اندام خود برداشت غلط دارد، ارزشی که برای خودش قائل می شود بیش از حد و به طور غیرمنطقی تحت تأثير وزن بدن یا شکل اندامش است، و با این که کمبود وزن دارد، قبول نمی کند که این کمبود وزن برای سلامتش جدأ ضرر دارد.

انواع فرعی
محدود کننده: حداقل در سه ماه گذشته، فرد بینج ایتینگ یا رفتار تصفیه نداشته (یعنی، خودش را مجبور به استفراغ نکرده یا از ملین ها، ادرارآورها، و روده شورها استفاده بی مورد نکرده است، و صرفا غذا خوردن خود را محدود کرده است).
بينج ایتینگ/تصفیه: حداقل در سه ماه گذشته، فرد به طور مکرر اپیزودهایی از بینج ایتینگ یا رفتارهای تصفیه داشته (یعنی، خودش را به استفراغ انداخته، یا از ملین ها، ادرارآورها، یا روده شورها استفاده بی مورد کرده است).

اسپسیفایر شدت
خفیف: BMI بزرگتر مساوی 17
متوسط: BMI تا 16 - 16.99
شدید: BMI مساوی 15 - 15.99
مفرط: BMI کوچکتر 15



شیوع آنورکسیا نروزا

به گزارش 5-DSM نرخ شیوع ۱۲ ماهه آنورکسیا نروزا در زنان جوان حدود 0.4 % است. نرخ شیوع در مردان معلوم نیست، اما در زنان بسیار شایع تر است و در افرادی که برای درمان آنورکسیا به کلینیک ها مراجعه می کنند، تعداد زنان به مردان 10 به 1 است.
به علت تاثیر فیزیکی شدید این اختلال در بدن، آنورکسیا با چند سمپتوم بیولوژیک همراه است که در اثر رژیم غذایی بسیار سختگیرانه و گرسنگی دادن به خود ایجاد می شوند، از جمله:
(1) خستگی، آریتمی یا بی نظمی ضربان قلب، فشار خون پایین و کند شدن تپش قلب که به علت تغییر در میزان الکترولیتها (مثل سدیم و پتاسیم) به وجود می آید؛
(۲) خشکی پوست و شکنندگی مو؛
(۳) مشکلات کلیوی، روده ای، و معده ای؛
(۴) ایجاد لانوگو در سطح بدن (نوعی موی بسیار ریز و نرم که تمام اندام جنین انسان را فرا می گیرد. lanugo از ریشه لاتین lana به معنای پشم مشتق شده است)؛
(۵) فقدان غیرطبیعی دوره های قاعدگی (آمنوريا amenorrhea)؛
(۶) هایپوترمیا، hypothermia (سرد شدن غیر عادی بدن)، که باعث می شود فرد حتی در هوای گرم، احساس سرما کند. در اکثر موارد، گرسنگی دادن به خود باعث می شود که ماهیچه های قلب به شدت ضعیف شود، زیرا بدن از آنها به صورت منبع پروتئین استفاده می کند. در نتیجه، میزان مرگ و میر (از جمله خودکشی در بی اشتهایی وپرخوری بسیار بالاست، و حدود ۵ تا ۸ درصد افراد مبتلا به این اختلالات، زودتر از موعد طبیعی فوت می کنند.

قبلا آمنوريا (فقدان پریود ماهانه) یکی از معیارهای دیاگنوستیک آنورکسیا بود، اما در 5-DSM حذف شده است زیرا توقف عادت ماهانه در زنان می تواند علتهای زیادی داشته باشد که هیچ ربطی به کاهش وزن ندارند.
به گزارش انجمن روان پزشکی بیولوژیک، حدود 0.9 درصد زنان، و حدود 0.3 درصد مردان، و در کل جامعه، حدود 0.6 انسان ها، در عمر خود یک بار به بی اشتهایی مبتلا می شوند. بعضی شواهد نشان می دهد که عوامل فرهنگی و اجتماعی می توانند در فراوانی آن تأثیر بگذارند، بنابراین میزان شیوع در فرهنگ های مختلف و در زمان های مختلف متفاوت است.
اما تحلیل ها نشان میدهند که بی اشتهایی می تواند در بسیاری از کشورهای غربی و غیر غربی شیوع مشابهی داشته باشد (از کشورهای غیر غربی می توان کره جنوبی، ایران، هنگ کنگ، ژاپن، مالزی و مصر را نام برد و شواهد فزاینده نشان می دهد که این اختلال به کشورهای ثروتمند غربی اختصاص ندارد.
بسیاری اوقات بی اشتهایی با بعضی اختلالات روانی دیگر به طور همزمان روی می دهد. برای مثال، مطالعات نشان میدهند که بین ۵۰ تا ۶۸ درصد مبتلایان به آنورکسیا، به افسردگی عمده طولانی مدت (حتی در تمام طول عمر) مبتلا هستند، و بین ۱۵ تا ۶۹ درصد مبتلایان به آنورکسیا معیارهای OCD (اختلال وسواسی - اجباری) و OCPD (اختلال شخصیت وسواسی - اجباری) را در مرحله ای از زندگی دارند.
همزمانی بین اختلالات غذایی، سوءمصرف مواد، و اختلال شخصیت مرزی، ظاهرا بیشتر به آن دسته از اختلالات غذایی مربوط می شود که در آنها نوعی خود - تصفیه کردن وجود دارد (مثل پرخوری، اختلال در خوردن، و بی اشتهایی از نوع بینج ایتینگ همراه با تصفیه). این که آنورکسیا با OCD و OCPD همزمان است، و این که صفات شخصیتی وسواسی - اجباری می توانند عوامل معمولی در ایجاد آنورکسیا و OCPD باشند، باعث شده است که بعضی روانشناسان بالینی عقیده داشته باشند که کمال گرایی و وسواس، که در OCD و OCPD دیده می شود، عوامل آسیب پذیری برای ابتلا به آنورکسیا هستند.

نمونه کیس روانشناسی بی اشتهایی عصبی:

رزا زن جوانی وزن ده درصد بالاتر از وزن متوسط داشت و کارکرد خوبی داشت. به عنوان دانشجوی دانشگاه سخت تلاش می کرد و عضو تیم دومیدانی بود. او روزی چند ساعت به تمرینات دومیدانی می پرداخت. کم کم احساس کرد که چاق است و اگر وزنش را کم کند عملکرد بهتری خواهد داشت.
او رژیم گرفتن را شروع کرد و وزنش را تا ۷۸ درصد وزن مطلوب پایین آورد. در اوج کاهش وزن عملکرد ورزشی اش عملا افت کرد و خودش را وادار کرد بیشتر تمرین کند. او کم کم احساس بی تفاوتی می کرد و به شکل مرضی از چاق شدن میترسید. مصرف غذایش محدود شد و از هر غذای چربی پرهیز می کرد.دوره های قاعدگیش کوتاه و با فواصل زیاد بود اما قطع نشده بود.


تاریخ : 11.10.48
نویسنده : سپیده آجرلو
نظرات : 1
بازدیدها : 3 854

بازدید کننده گرامی ، شما به عضویت سایت در نیامده اید.
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.

نظرات این مطلب :

User Avatar
دکتر مجتبی کریمی  در تاریخ : 11 دی 1348 03:30
  • Like
  • 1
سلام و سپاس از این مطلب خوب. بنظر من علاوه بر درمانهای مرسوم مثل درمان شناختی رفتاری مشارکت دادن خانواده و اطرافیان در درمان بیمار بسیار مهم و موثر است. بدون مشارکت خانواده و یک تیم درمانی متشکل از روانپزشک،روانشناس و متخصص تغذیه درمان بی اشتهایی عصبی بسیار مشکل است.